کد خبر: ۱۸۷۸
۳۰ دی ۱۴۰۲ - ۰۲:۲۵

آمار تکان‌دهنده ترک تحصیل در ایران | در آستانه سقوط ۴۰ درصد دیگر جمعیت کشور به زیر خط فقر هستیم | از ۱۵۰ میلیارد دلار موجودی صندوق توسعه ملی فقط ۱۰ میلیارد باقی مانده است! | حیاتی‌ترین نگرانی برای کشور را بشناسید

فرساد مومنی به ابعاد نگران‌کننده ترک تحصیل دانش‌آموزان کشور پرداخت و گفت: حدود ۹۳۰ هزار نفر فقط در یکسال تحصیلی ترک تحصیل را تجربه کردی. البته همچنان بالغ بر ۱۰ درصد جمعیت‌مان به کلی بی‌سواد هستند.
کد خبر: ۱۸۷۸

به گزارش روبرونیوز، فرشاد مومنی رئیس موسسه دین و اقتصاد در نشست «ارزیابی لایحه بودجه سال ۱۴۰۳ به مثابه برنامه یک‌ساله توسعه کشور» در فرهنگستان علوم اظهاراتی را مطرح کرده است که گزیده آن را به نقل از اعتماد در زیر می‌خوانید:

در جامعه‌ای که غیرمولد‌ها سلطه پیدا کنند، فقر، فلاکت، عقب‌ماندگی و وابستگی ذلت‌آور به دنیای خارج، نصیب جامعه‌مان خواهد شد. جامعه بی‌برنامه و فاقد برنامه و بودجه با کیفیت در معرض آشفتگی‌ها، تلاطم‌ها و نابسامانی‌های بسیار جدی قرار می‌گیرد.

قبلا هم نسبت به پیامد‌های خطا‌های بسیار نگران‌کننده در جهت‌گیری‌های بودجه ۱۴۰۱ هشدار داده بودیم و پیش‌بینی کردیم از درون این جهت‌گیری‌ها، آشوب‌های خطرناک در سطح جامعه در ماه‌های میانی سال ۱۴۰۱ رخ خواهد داد و بسیار متاسفیم که تقریبا تمام پیش‌بینی‌های ما عینا محقق شد و همه دست‌اندرکاران ساختار قدرت می‌دانند که چه میزان آن حوادث، فاجعه‌آمیز، فرصت‌سوز و مشروعیت‌زدا بود. ما دل‌مان می‌خواهد دوباره این حوادث تکرار نشود و به همین دلیل است که دوباره در این زمینه صحبت می‌کنیم.

سازمان فائو، گزارشی در سال ۲۰۲۰ منتشر کرده و در آن، راجع به روند غیرمتعارف صادرات آب به نام صادرات محصولات کشاورزی به ما هشدار داده‌اند. در گزارش ۲۰۲۲، فائو به صراحت می‌گوید ایران همچنان در صادرات آب برترین محصولات کشاورزی، جزو ۱۰ کشور اول دنیاست. این احتیاج به بازنگری دارد و اگر این روند مخرب، استمرار پیدا کند، ما شرایط خیلی غیرمتعارف‌تری را تجربه خواهیم کرد. در همین گزارش، از تراز منفی وحشتناک و دایما رو به افزایش تجارت محصولات کشاورزی سخن گفته شده است.

چرا گستره و عمق فقر و فلاکت در ایران، تا این میزان آزاردهنده و تهدیدآمیز می‌شود. چرا آمار‌های مربوط به ترک تحصیل دانش‌آموزان ابعاد نگران‌کننده پیدا کرده و آیا دولت نمی‌خواهد از خود بپرسد که فقط در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱، در سه مقطع تحصیلات پایه، حدود ۹۳۰ هزار نفر ترک تحصیل را تجربه کردیم؟ با این همه هزینه‌ای که کردیم همچنان بالغ بر ۱۰ درصد جمعیت‌مان به کلی بی‌سواد هستند. این‌ها همه به هم مربوط است.

وقتی پایه‌های بنیه تولید کشور متزلزل می‌شود، از همه ابعاد خسارت می‌پردازیم. مقامات رسمی علنا می‌گویند از کل موجودی ۱۵۰ میلیارد دلاری صندوق توسعه ملی، چیزی نزدیک به ۱۰ میلیارد باقی مانده است. شما این همه منابع را هم اضافه بر سازمان هزینه کردید و کارنامه این شده و این روند‌های نگران‌کننده را دارید. زیاده‌گویی‌های افراطی درباره چشم‌انداز درآمد‌های ناشی از مولدسازی و زیاده‌گویی‌ها درباره ادعای تخصیص منابع به طرح‌های عمرانی، ابزاری برای برخورد غیرصادقانه با مردم و مجلس است و برای دولت هزینه‌های پرستیزی و برای ملت هزینه‌های غیرقابل جبران دارد.

یک‌باره، در شرایطی که کشور با این انبوه بحران‌های کوچک و بزرگ اقتصادی روبه‌رو است، از زبان مقامات رسمی کشور اظهار می‌شود که می‌خواهیم بزرگ‌ترین ورزشگاه کشور را کلید بزنیم! اگر واقعا این ضرورت بود، چرا در سند برنامه هفتم پیش‌بینی نشده بود! اگر واقعا جمع‌بندی شما این است که اولویت در این کشور مثلا فقر نزدیک به ۳۰ درصد و در آستانه فروافتادن ۴۰ درصد دیگر جمعیت به زیر خط فقر نیست و ورزشگاه ساختن اولویت دارد، ممنون می‌شویم که منطق‌های‌شان را به ما بگویند! تلخ‌ترین قسمت قضیه، این است که اکنون می‌گویند چند صدهزار خانه هم می‌خواهند بسازند و هم ورزشگاه و هم خانه را قرار است چینی‌ها بسازند! این بسیار تلخ و غم‌انگیز است. وعده فرودگاه‌سازی داده می‌شود درحالی که خودشان گزارش می‌دهند که بیش از ۹۰ درصد فرودگاه‌های کشور، اساسا فاقد صرفه اقتصادی است و توجیه اقتصادی ندارد. این اولویت‌های کاذب، مشکوک و شبه‌ناک جز از درون بدون برنامه بودن بیرون نمی‌آید. یک مقام مسوولی در این شرایط، می‌گوید ما می‌خواهیم بزرگ‌ترین شهر بازی را برای شهر تهران بسازیم. این‌ها از کدام اولویت‌سنجی عالمانه بیرون آمده! چطور توجه نمی‌کنیم که درست همزمان با این اظهارات غیرمتعارف و غیربرنامه‌ای، مرتبا شاهد این هستیم که درباره استمرار خروج نگران‌کننده سرمایه‌های انسانی و مادی از کشور آمار داده می‌شود

گزارش بانک مرکزی می‌گوید، فقط در بهار ۱۴۰۲، خروج سرمایه ثبت شده آشکار و علنی در کشور ما از مرز ۹ میلیارد دلار عبور کرده است! متاسفانه عزیزان به جای اینکه اصل مساله را ریشه‌یابی کنند و برای آن چاره‌ای بیندیشند، راهکار را در این دیدند که انتشار داده‌هایش را متوقف کنند. این‌ها شیوه‌های خوبی نیست. بار‌ها گفته‌ایم که ماجرای خروج سرمایه‌های انسانی از کشور، باید برای کشور ما حیاتی‌ترین نگرانی باشد. در چارچوب مناسبات بی‌برنامه است که مقامات رسمی کشور می‌گویند ما نسبت به این حجم از خروج سرمایه‌های انسانی، اصلا نگرانی نداریم.

گزارشی که در دی ماه ۱۴۰۲، توسط مرکز پژوهش‌های مجلس منتشر شده، لایحه بودجه را از دریچه طرز نگاهش به صنعت مورد بررسی قرار داده است. در آنجا به صراحت و لطافت به حکومتگران گرامی و به ویژه دولت و مجلس می‌گوید پدیده کاهش شدید تولید صنعتی، پدیده‌ای است که به‌رغم تبلیغات کر‌کننده مقامات محترم، استمرار دارد. در تابستان ۱۴۰۲، در‌حالی که رشد تولید ناخالص ملی ادعایی، معادل ۷ درصد است، رشد منعکس شده در بخش صنعت، ۲.۶ درصد است.

آیا کسی است که معنا و دلالت‌های این مساله را بفهمد که ما چه آینده‌ای را برای خود رقم می‌زنیم که در ربع اول قرن بیست و یک، خام‌فروشی جورکش تولید صنعتی در کشورمان شده است!

گزارش مرکز پژوهش‌ها می‌گوید به جای اینکه در بودجه ۱۴۰۳ چاره‌جویی کنند، بار‌های جدید مضاعف برای بخش تولید صنعتی کشور تدارک دیده‌اند، رسما و علنا هشدار داده که مگر متوجه نمی‌شوید که یک درصد افزایش در مالیات بر ارزش افزوده، به معنای افزایش‌های جدید در هزینه‌های تولید برای تولیدکنندگان است.

مقامات رسمی کشور علنا می‌گویند، چون ما تحت فشار قرار گرفتیم که حداقل پرداختی به بازنشسته‌ها یا کارمندان را بیشتر کنیم، مالیات بر ارزش افزوده را یک درصد افزایش دادیم! اینکه نقض غرض است! شما با این کار هم به هزینه‌های تولید‌کننده‌ها حمله کردید و هم به رفاه مصرف‌کننده‌های بی‌دفاع کشور یورش بردید.

چرا بینش حاکم بر نظام سیاستگذاری ما فقط زود سراغ راه‌حل‌های مبتنی بر فشار بر گروه‌های محروم و بی‌صدای اجتماعی یا تولید‌کننده‌های بی‌دفاع می‌رود و چرا خود را از راه‌های توسعه‌گرای کسب درآمد محروم می‌کند.

گزارش خطا
ارسال نظر
داغ‌ترین خبرها
آخرین خبرها
پربازدیدترین